تاریخ : چهارشنبه 90/12/17 | 11:5 صبح | نویسنده : محسن قادری
شقیقه ت سفیده پیر شدی
اینا رو داره بهم آینه میگه
چقدزودرفتی وچقددیرگذشت
تو این یکسال ثانیه ها دیرمیره
یک ساله گمت کردم ونیستی کنارم
یکساله که بی تو عزیزم بی بهارم
بدون تو فقط بغض سهم من شد
ندیدی که واست چقدر بی قرارم
دارم نا بود میشم از دست میرم
آخه خدا دلتنگی هم اندازه داره
فقط تکلیفمو روشن کن خدایا
بگو چشمای من باید تا کی بباره
خودت نیستی اما عکست روبرومه
دارم میخندم به بغضی که توی گلومه
واسم سخته باور کنم نیستی پیشم
واسم سخته باور کنم همه چی تمومه
قرار بود بمونـــی و نــذاری بپوســم
ولی حالا باید مـــزارت رو ببـــوســـم
تو رفتی وباید جای رخت دامادی
حالا تا آخر عمرم مشکی بپوشم
«تقدیم به کسایی که مثل خودم داغ عشق رو دیدن»
.: Weblog Themes By Pichak :.